وروجک مامان و بابا

امیرعلی وقتی خیلی کوچولو بود این شکلی میخوابید دلم خواست براتون بزارم اخه خیلی ناز میخوابه خوب بخوابی مامان جان ...

بالاخره امیرعلی جان تو 11ماهگی دندون در اورد.تصمیم گرفتم واسش دندونی درست کنم و بخاطر همین کلی مهمون دعوت کردم. خانوم خوشگله اولی مهتا جونه که عزیز خالشه .کوچولوی دومی ثمین جونه که دختر دختر عممه .خونمون خیلی شلوغ بود بخاطر همین نتونستم درست و حسابی عکس بگیرم ...

اینجا داشتم ازش عکس میگرفتم هرچی صداش کردم بهم نگاه نمیکرد و داشتم کیف دوربینو میخورد منم کیفو ازش گرفتم و اونم شروع به گریه کرد ...

امیرعلی بخاطر توپول بودنش نتونست  این لباسهارو که مامانم براش گرفته بود بپوشه اما اینقد بهش میومد که دلم نیومد ازش عکس نگیرم ...

...

...

یه روز بعداز ظهر داشتم سبزی پاک میکردم و امیرعلی رو رو تخت خودمون خوابونده بودم که یهو صدای خیلی محکمی مثل بمب اومد خیلی ترسیده بودم بعد بلافاصله صدای گریه امیرعلی اومد رفتم اتاق دیدم که بچم قل خورده و از تخت افتاده زمین و داره گریه میکنه وقتی بلندش کردم دیدم بینیش زخمی شده.اینجا داریم اماده میشم بریم خونه دخترخالم مینا که ازش عکس گرفتم   ...

و ایشون هم دایی رحمانه امیرعلی جون  ...

...

...